loading...
عشق بی پایان
عاشق بازدید : 23 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 

مردی از دست روزگار سخت می نالید.

پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست

استاد لیوان اب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟

آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است .

استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار اب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟

مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد

استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.

شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.

سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند

پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    قالب وبلاگ چطوره؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 74
  • بازدید کلی : 3,573