loading...
عشق بی پایان
عاشق بازدید : 121 یکشنبه 13 بهمن 1392 نظرات (2)

سلام

خوش آمدید

نظر یادتون نره.

اگه دوست داشتید میتونید عضو بشید.

امیوارم خوش بگذره

عاشق بازدید : 74 جمعه 23 اسفند 1392 نظرات (2)

تنهایم
اما دلتنگ آغوشی نیستم خسته ام
ولی به تكیه گاه نمی اندیشم
چشمهایم تر هستند وقرمز ولی رازی ندارم
چون مدتهاست دیگر كسی را خیلی دوست ندارم

...

عاشق بازدید : 77 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

 

سخت است درک کردن 

دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را 

خودش میـــ ــداند و دلش ...

که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛

که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند 

بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ...

بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش ...

... و هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس 

جز همان دختـــــ ـــــر  نمیــ ـــداند چقدر تنهاســ ـــــت ...

که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد ...

از باخـــــــــ ــــــــتن ...

از اعتــــ ــــــ ــــــمادِ بی حاصلش ...

از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش ...

از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی ...

...

عاشق بازدید : 56 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

تمام محبتت را به پاي دوستت بريز اما نه تمام اعتمادت را. امام علي(ع)


**************************************************

خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد: او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد. او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد. او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد.


**************************************************

به همه لبخند بزن اما با 1 نفر بخند همه را دوست داشته باش اما به 1

نفر عشق بورز تو قلب همه باش اما قلبت مال 1 نفر باشه.


**************************************************

تا حالا کفشاتو نگاه کردي ؟؟ دو تا عاشق.دوهمراه که بي هم مي ميرن.با هم خاکي ميشن,بدونه هم زيره بارون نميرن, کاش آدما هم يه کم از کفشاشون ياد بگيرن.


**************************************************

دوست داشتن کساني که دوستمان مي‌دارند کار بزرگي نيست، مهم آن است آنهايي را که ما را دوست ندارند، دوست بداريم.


**************************************************

اگر از پايان گرفتن غم هايت نا اميد شده اي ، به خاطر بياور زيباترين صبحي که تا به حال تجربه کرده اي مديون صبرت در برابر سياهترين شبي هستي که هيچ دليلي براي تمام شدن نمي ديدی.


**************************************************

دوستت داشتم... يادت هست؟ گفتم دوستت دارم... و تو گفتي کوچکي براي دوست داشتن رفتم تا بزرگ شوم ... اما انقدر بزرک شدم که يادم رفت دوستت دارم.


**************************************************

عاشق عاشقي باش و دوست داشتن را دوست بدار، از تنفر متنفر باش، به مهرباني مهر بورز با آشتي آشتي کن و از جدايي جدا باش ... چنين گفت زرتشت.


**************************************************

شکست عهد من وگفت هر چه بود گذشت به گريه گفتمش آري وچه زود گذشت بهار بود و تو بودي وعشق بود و اميد، بهار رفت و تو رفتي و هر چه بود گذشت.


**************************************************

گفتگوي ماه و نابينا: نابينا گفت: دوستت دارم ماه گفت تو که منو نمي بيني چطوري دوستم داري نابينا گفت اگه مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم اما الان که نمي بينمت عاشق خودت هستم.


**************************************************

دنبال نگاهها نرو چون مي تونن گولت بزنن. دنبال دارايي نرو چون كه افول مي كنه . دنبال كسي باش كه باعث بشه لبخند بزني چون با لبخند مي شه يه روز تيره رو روشن كرد.


**************************************************

اگه يه روز کسي بهت گفت دوست دارم سعي نکن بهش بگي دوستش داري اگه گفت عاشقتم سعي نکن عاشقش بشي اگه گفت همه ي زندگيش تويي سعي نکن همه ي زندگيش باشي ِ چون يه روز مياد و بهت ميگه ازت مُتنفرم اونوقت تو نمي توني سعي کني ازش متنفر بشي.


**************************************************

يه فرشته از خدا مي پرسه که چرا منو اينقدر ناز آفريدي؟ مي گه اينکه چيزي نيست اونيکه اين اس ام اس رو مي خونه از تو هم نازتره.


**************************************************

انسان ها دو دسته اند: آن هايي که بيدارند در تاريکي و آن هايي که خوابند در روشنايي. 


**************************************************

...

عاشق بازدید : 68 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)
چه پر جرات و مغرور می شود در برابرت...

بی ارزشی که

از روی ترحم

برای او ارزش قائل می شوی...

....

عاشق بازدید : 69 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

اگر میخندم به اجبار است

وگرنه ما کجا و دنیای شما کجا

عاشق بازدید : 55 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

توی یه موزه معروف سنگ های مرمر کف پوش شده بود , مجسمه بسیار زیبای مرمرینی به نمایش گذاشته شده بودند که مردم از راه های دور و نزدیک واسه دیدنش به اونجا می اومدن .
و کسی نبود که اونو ببینه و لب به تحسین باز نکنه !
یه شب سنگ مرمری که کف پوش اون سالن بود ؛ با مجسمه شروع به حرف زدن کرد و گفت :
" این ؛ منصفانه نیست !
چرا همه پا روی من می ذارن تا تو رو تحسین کنن ؟!
مگه یادت نیست ؟!
ما هر دومون توی یه معدن بودیم , مگه نه ؟
این عادلانه نیست !
من خیلی شاکیم ! "
مجسمه لبخندی زد و آروم گفت :
" یادته روزی که مجسمه ساز خواست روت کار کنه , چقدر سرسختی و مقاومت کردی ؟ "
سنگ پاسخ داد :
" آره ؛ آخه ابزارش به من آسیب میرسوند . "
آخه گمون کردم می خواد آزارم بده .
آخه تحمل اون همه درد و رنج رو نداشتم . "
و مجسمه با همون آرامش و لبخند ملیح ادامه داد که :
" ولی من فکر کردم که به طور حتم می خواد ازم چیز بی نظیری بسازه .
به طور حتم بناست به یه شاهکار تبدیل بشم .
به طور حتم در پی این رنج ؛ گنجی هست .
پس بهش گفتم :
" هرچی میخوای ضربه بزن ؛ بتراش و صیقل بده ! "
و درد کارهاش و لطمه هائی رو که ابزارش به من می زدن رو به جون خریدم .
و هر چی بیشتر می شدن ؛ بیشتر تاب می آوردم تا زیباتر بشم !
پس امروز نمی تونی دیگران رو سرزنش کنی که چرا روی تو پا میذارن و بی توجه عبور می کنن
آره عزیز دلم ! رنج و سختی ها هدایای خالق مهربون هستیه به من و تو .
و ... یادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشیم که خودمون هم نمی تونیم از الان باور و تصور کنیم .
پس بیا ازین به بعد به هر مسئله و مشکلی سلام کنیم و بگیم : خوش اومدی و از خودمون بپرسیم :
" این بار اون لطیف بزرگ چه موهبت و هدیه ای برامون فرستاده ؟ "

عاشق بازدید : 68 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

زندگی زیباست...

به زیبائی چشم های پُف کرده از هق هق های شبانه ...
به زیبائی بغض نفس گیر روزانه...
به زیبائی قلب تکه تکه شده از شکستهای بیشمار...
به زیبائی نفسی که از تنگی بالا نمی آید...
به زیبائی تمام شدن تدریجی من...
آری زندگی زیباست...


عاشق بازدید : 52 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)
 گفته بودم

 مثل ِ هیچکس نیستی

 هستی

 مثل ِ تمام مردها . . .

 فقط !

 با تـــــو 
 

عاشقم !

 

++ مجوز ندادند؛می گویند شعرهایت حرام است هرکس می خواند مست می شود!الکل ندارد،من از چشمان تـــــو می نویسم!

++ باور کن برای کشیدن چشمهایت تمام مدادهای سیاه من تمام میشود و چشمهای تو نا تمام می ماند!

++ بغض که می کنم به یاد خنده هایت... قهر می کنند اشک های حسود من!

++ چرا لبخند تو از شعر های من قشنگ تر میشود؟؟؟

عاشق بازدید : 33 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (1)
به قد موهای سرت 
توی دلم درد و غمه
توی دلم درد و غمه
توی دلم درد و غمه
هرچی بگم که زندگی 
با من چه ها کرده کمه
با من چه ها کرده کمه
با من چه ها کرده کمه
حقیقت تلخ منه 
ذره به ذره سوختم
رفتنه بی رسیدنه 
تموم زندگی من
امید چی بهت بدم 
وقتی به هم نمیرسیم
چقد ازت مهلت بخوام 
زیاد کم نمیرسیم
دنیا رو واسه تو میخوام 
بی تو برام یه زندونه
خودمو می کشم کنار 
فرصتی واست بمونه
یه روز بی تو بودنم 
یه عمر منو پیر میکنه
اینجور نگاه نکن بهم 
دلم و زنجیر میکنه
گریه نکن تقدیر ما 
تن به شکست دادنه
کاشکی بدونی قلب من 
داره چطور میزنه
چه دردیه تو سینه 
یه کوه تو هر نفسه
اشکاتو طاقت ندارم 
نه دیگه واسه من بسه
تو جایی که دل ندارن 
عشق از گناه بدتره
حتی خیالم دلمو 
تا شهر تو نمی بره
عاشق بازدید : 27 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 اگر آمدى

به دلت بد نيار

شهر همان شهر است

كوچه همان كوچه خانه همان

... تنها من،

كمى مرده ام .

 

++ مگر تو باران را دوست نداشتی ..؟برگرد و ببین آسمان چشمانم را برایت بارانی کردم...

++ کجایی ... ؟ هی پشت این گوشی جای شماره ، گریه ام را میگیرم ...

++ برگرد و نگاه کن از من چه ساخته ای! ویرانه ای از پوست و استخوان...

 

عاشق بازدید : 32 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (1)

برایم کــَـف زدند

در آغوشـَـم گرفتند

تایید و تشویقــَـم کردند .. که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم

دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است

اما بیــن ِ خــودمـان باشــد ، هنــوز تنهــ.ــا دلـبـَـرکــَـم تــ…ُــو هسـتــی

 

 

++ کاش نجابتم را بهانه رفتنت نمیکردی!

تا با دیدن هر هرزه ای به خودم نگویم

اگر مثل این بودم نمیرفت..!! 

 

++ فراموش کـردن تـــو هنر میخواهد
و مـــن
بی هنرترین انسان عالمم . . .

 

++ زير سر تو است گريه هايم

بيدار شو

ميخواهم بروم...

عاشق بازدید : 30 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)
ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت

جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت

چون رمیدن های آهو ناز کردن های او

دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت

کهنه ای بودم برای دست های این و آن

هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت

ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت

عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت

...

عاشق بازدید : 22 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)
چه پر جرات و مغرور می شود در برابرت...

بی ارزشی که

از روی ترحم

برای او ارزش قائل می شوی...

عاشق بازدید : 28 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)


روزها يكی پس از ديگری به پايان


می رسند...


و در پی روزها


عمر من...


خسته نباشی سرنوشت....!


می بينی؟!


دست در دستان تو


تمام راه را بيراهه رفتم


شنيدم كسی ميگفت:


چشمانت را ببند!


اعتماد كن...


به قيمت تمام روزهای رفته


چشم هایــم را بستم...


اعتماد كردم...!


بهای سنگينی داشت اعتماد !


روزی...


چشمانم را باز كردم؛


چيزی به نام " عشـــــق "


در راهِ همپا شدنِ با تو


به تاراج رفته بود!

عاشق بازدید : 30 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 


به همه چیز عادت می کنیم

به داشته ها و نداشته هایمان

خیلی طول نمی کشد که

جلوی آینه زل بزنی به خودت

موهایت را کنار بزنی

و با خودت بگویی

اصلا مگر داشتی اش

مگر از اول بود ؟!

که بودن و نبودنش مهم باشد 

عاشق بازدید : 38 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

لاک پشت پشتش‌ سنگین‌ بود و جاده‌های‌ دنیا طولانی. می‌دانست که‌ همیشه‌ جز اندکی‌ از بسیار را نخواهد رفت. آهسته آهسته‌ می‌خزید، دشوار و کُند و دورها همیشه‌ دور بود. سنگ‌پشت‌ تقدیرش‌ را دوست‌ نمی‌داشت‌ و آن‌ را چون‌ اجباری‌ بر دوش‌ می‌کشید.

 

پرنده‌ای‌ در آسمان‌ پر زد، سبک و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا کرد و گفت: این‌ عدل‌ نیست، این‌ عادلانه نیست. کاش‌ پشتم‌ را این‌ همه‌ سنگین‌ نمی‌کردی. من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌رسم. هیچ‌گاه. و در لاک سنگی‌ خود خزید، به‌ نیت‌ ناامیدی.

خدا سنگ‌پشت‌ را از روی‌ زمین‌ بلند کرد. زمین‌ را نشانش‌ داد. کُره‌ای‌ کوچک بود و گفت: نگاه‌ کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس‌ نمی‌رسد؛ چون‌ رسیدنی‌ در کار نیست. فقط‌ رفتن‌ است. حتی‌ اگر اندکی.. و هر بار که‌ می‌روی، رسیده‌ای.. و باور کن‌ آنچه‌ بر دوش‌ توست، تنها لاکی‌ سنگی‌ نیست، تو پاره‌ای‌ از هستی‌ را بر دوش‌ می‌کشی پاره‌ای‌ از مرا.

خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمین‌ گذاشت.. دیگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگین‌ بود و نه‌ راهها چندان‌ دور. سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و گفت: “رفتن”، حتی‌ اگر اندکی.. و پاره‌ای‌ از خدا را با عشق‌ بر دوش‌ کشید.

خدا دنیا زندگی
عاشق بازدید : 33 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

دوست داشتن، عشق و اردات و ایمان دو روح آشنای خویشاوند است. 
دو انسانی که جز آن خمیره‌ی صمیمی و ناب و منزهی که منِ انسانی خالص هر کسی را می‌سازد، 
هیچ مصلحتی و ضرورتی آنان را به یکدیگر نمی‌پیوندد. 
پیوندی که نه طبیعت، نه خلقت، بلکه تنهایی میان دو تنهای خویشاوند، بسته است. 

دوست داشتن از عشق برتر است. 
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی؛ 
اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت، روشن و زلال. 

عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هرچه از غریزه سرزند بی‌ارزش است 
و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد. 

عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد؛ 
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه‌ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست. 

عشق در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار رابطه دارد؛ 
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیبایی‌های روح که زیبایی‌های محسوس را به گونه‌ای دیگر می‌بیند. 

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن. 
عشق بینایی را می‌گیرد و دوست داشتن می‌دهد. 

عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی‌انتها و مطلق. 
عشق همواره با شک‌آلوده است و دوست داشتن سراپا یقین است و شک ناپذیر. 

از عشق هرچه بیشتر می‌نوشیم، سیراب تر می‌شویم و از دوست داشتن هر چه بیشتر، تشنه تر. 
عشق هرچه دیرتر می‌پاید  کهنه تر می‌شود و دوست داشتن نوتر. 

دکتر علی شریعتی

دوست داشتن روح عشق مجموعه آثار 13
عاشق بازدید : 48 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

باران خوبی باریده بود و مردم دهکده‌ی شیوانا به شکرانه نعمت باران و حاصلخیزی مزارع، عصر یک روز آفتابی در دشت مقابل مدرسه شیوانا جمع شدند و به شادی پرداختند. تعدادی از شاگردان مدرسه شیوانا هم در کنار او به مردم پراکنده در دشت خیره شده بودند.

در گوشه‌ای دو زوج جوان کنار درختی نشسته بودند و آهسته با یکدیگر صحبت می‌کردند؛ آنقدر آهسته که فقط خودشان دو تا صدای هم را می‌شنیدند. در گوشه‌ای دیگر دو زوج پیر روبه‌روی هم نشسته بودند و در سکوت به هم خیره شده و مشغول نوشیدن چای بودند. در دوردست نیز زن و شوهری میانسال با صدای بلند با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردند و حتی بعضی اوقات صدایشان آنقدر بلند و لحن صحبتشان به حدی ناپسند بود که موجب آزار اطرافیان می‌شد. 

یکی از شاگردان از شیوانا پرسید: “آن دو نفر چرا با وجودی که فاصله بینشان کم است سر هم داد می‌زنند؟”
شیوانا پاسخ داد: “وقتی دل‌ آدم‌ها از یکدیگر دور می‌شود آنها برای اینکه حرف خود را به دیگری ثابت کنند مجبورند عصبانی شوند و سر هم داد بزنند. هرچه دل‌ها از هم دورتر باشد و روابط بین انسان‌ها سردتر باشد میزان داد و فریاد آنها روی سر هم بیشتر و بلندتر است. وقتی دل‌ها نزدیک هم باشد فقط با یک پچ‌پچ آهسته هم می‌توان هزاران جمله ناگفته را بیان کرد. درست مانند آن زوج جوان که کنار درخت با هم نجوا می‌کنند. اما وقتی دل‌ها با یکدیگر یکی می‌شود و هر دو نفر سمت نگاهشان یکی می‌شود، همین که به هم نگاه کنند یک دنیا جمله و عبارت محبت‌آمیز رد و بدل می‌شود و هیچ‌کس هم خبردار نمی‌شود. درست مثل آن دو زوج پیر که در سکوت از کنار هم بودن لذت می‌برند. هر وقت دیدید دو نفر سر هم داد می‌زنند بدانید که دل‌هایشان از هم دور شده است و بین خودشان فاصله زیادی می‌بینند که مجبور شده‌اند به داد و فریاد متوسل شوند.”

فرامرز کوثری

سکوت شیوانا فریاد نگاه
عاشق بازدید : 23 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 

مردی از دست روزگار سخت می نالید.

پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست

استاد لیوان اب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟

آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است .

استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار اب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟

مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد

استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.

شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.

سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند

پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است


عاشق بازدید : 42 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 


تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و  در صبحدم زدم

عاشق بازدید : 28 شنبه 26 بهمن 1392 نظرات (0)
از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم انتقال دادم چند ماهی میگذره…

شیش،هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد خوندمشون.

اون موقع از دستش عاصی بودم. واقعاً اذیت میکرد.

یه شب با یه شماره دیگه اس داد برا همین نرفت تو بلک لیستم

نوشته بودکه اگه میخوای دیگه اس ندم بهت،یه چیزی بگو.

بدون معطلی جواب دادم و همون چیزی رو که میخواست

براش فرستادم چون واقعاً دیگه نمیخواستم اس.ام.اساشو ببینم.

دیگه ا………س نداد

نمیدونم اصلاً چی شد که اینطور شد. دیگه سراغمو نگرفت

انگار نه انگار که من “هستم”

به هرحال اعتراف میکنم که خیلی دلم برای اس.ام.اس هاش تنگ شده.

اگه الان اینارو میخونی، ازت میخوام که یه شانس دیگه بهم بدی. قول میدم بچه ی خوبی بشم !

هم تو مسابقه ها شرکت کنم

هم آهنگپـیشواز داغ هفته رو انتخاب کنم و حتی با شارژ ۱۶۸۶۵۰ریال، برنده ۱۰۰ تومن اعتبار هدیه

داخل شبکه شم ..!

ایرانسل دوسِت دارم !
عاشق بازدید : 36 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Namayesh-Ehsas17/30.jpg


همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــِت شکــــستـه

دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :


“بیخـــیآل“…

عاشق بازدید : 37 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
مـیروم

بدون خداحــافظی

تا کــه بدانــد 

بی او حتی

نمیـــــــــــــــــــــــــــــخواهم

خدا نگهــــــــــــــــــــــــدارم باشد . . .
عاشق بازدید : 121 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (2)

چشم گذاشته ام،
پشت در خانه ات ...
3،2،1 .........
هنوز می شمارم ،
زمان را از دست داده ام
...
فکر می کردم می خواهیم بازی کنیم
ولی،
نفس هایم را به بازی گرفتی ...
...
و من هنوز، ...
بی نفس، ...
آمدنت را می شمارم ...

"نیلوفر مشفق"

عاشق بازدید : 27 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (1)
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهائی کشید...
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی ،
بلکه برای اینکه ببینی ،
برای چه کسانی اهمیت داری ،
         که این دیوار را بشکنند...                    


عاشق بازدید : 36 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (0)

• این روزها جای خالی ” تو ” را با عروسکی پر می کنم...همانند توست مرا ” دوست ندارد ”...احساس ندارد! اما هر چه هست ” دل شکستن ” بلد نیست . . .

عاشق بازدید : 36 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (0)

این انسان چه شگفت مخلوقی است ...!

گاه در پستی چنان می شود که هیچ جانوری به پستی او نمیرسد

و گاه در عظمت تا انجا اوج می گیرد که در خیال هم نمی گنجد

عاشق بازدید : 45 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (1)

مثل امواج دریا آمدی و ساحل قلبم را در میان خودت گرفتی ، همدیگر را دیوانه کرده بودیم با نوازش های هم ، آن سکوت عاشقانه رابه یاد داری در لحظه بوسیدن هم؟ 

عاشق بازدید : 26 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (1)

دلم نگرفته از اینکه رفـــــتــــــه ای ....
دلگیرم از همه ی "دوسِـــــــــت دارم" هایی که گفتی ؛
ولی ....
نـــــــداشــــــتـــــــی ..... !

عاشق بازدید : 27 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

بسلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . .
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!

عاشق بازدید : 29 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻧﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ
ﺁﯾـــــــــــﻨﺪﻩ ....
ﺩﻟﻢ ......
.
..
.
.
ﺑﭽـــــــﮕﯿﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ !
ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺷﻨــﯽ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﮐﺎﮐﺎﺋﻮﯾﯽ !
ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻼﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﮐـــﻞ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺯﻏﺎﻟﯽ ﺷﻪ !
100 ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﺳﺮﺳﺮﻩ ﯼ 1 ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﻡ
ﺑﺎﺯﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻢ !
ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ 10 ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ !
ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻭ ﻟﻮﺍﺷﮑﻮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺳﺮﭼﯿﺰﺍﯼﻣﺴﺨﺮﻩ
ﺍﻧﻘﺪ ﺑــــﺨﻨﺪﻡ ﺑﯿﺎﻓﺘﻢ ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ !
ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ ﺯﯾﺮ ﻣﯿﺰ ﮐﻼﺳﺎ !
ﻋﯿﺪﯾﺎﻣﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﻗﻠﮏ
ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻨﻢ ... ﻣﻮﺭﭼﻪ
ﻫﺎﺭﻭ ﺑﮑﺸﻢ !
ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣــﺎﺩﺭﻡ ﺍﺷﮑﻤﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻪ ﻧﻪ
ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺗﻨﻢ !
ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺷﺒﺎ ﺗﻮﺧﻮﺍﺏ ﻏﻠﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ !
1000 ﺗﻮﻣﻦ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺧــــﻮﺵ ﺑﺎﺷﻪ !
ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻡ
ﻏﺮﻭﺑﺎﯼ ﺑﻌﻀﻲ ﺭﻭﺯﺍ ﻓﻘﻂ ﻣﻨﺘﻈﺮ " ﺁﻧﺸﺮﻟﻲ" ﺑﺎﺷﻢ !
ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺻﺐ ﺗﻮ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﻤﻮﻧﻢ !

عاشق بازدید : 27 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)

خدایا
دلم برایش میسوزد
زود مغرور میشد
زود فراموش میکرد
دست پیش گرفتن عادتش بود
دلم بیشتر آن روزی برایش میسوزد که از دروغ ها سر در بیاورد
او هنوز حقیقت زندگی را باور نکرده
شاید هم باور کرده و با خود میجنگد
ولی خدایا
روزی میفهمد
که تنها انتخابش بین بد و بدتر بوده ،بهتر ها خیلی وقت است نسلشان منقرض شده
میفهمد که همه جا و همه کس مشکلاتی داشته اند اما متفاوت اند آنها یی که به او راستش را گفتند با آنهایی که برایش نمایش بازی کردند ،شاید هم به بازی اش گرفتند
میسوزم
،
و میسوزد
زمانی که بداند فهمیدن یک مشکل کوچک راحت تر بود
تا
زندگی کردن با مشکلات پنهان
خدایا
کمکش کن..

عاشق بازدید : 36 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (0)


خدای مهربون من
میشه امشب هم بیدار بمونی؟
چون خیلی خیلی احساس ترس از آینده و تنهایی دارم..یخ زدم ،میترسم
شب بخیر
نخوابیا!؟

عاشق بازدید : 27 سه شنبه 15 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد

 

دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند

 

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد

 

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد

 

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد

 

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد

 

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد

 

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست

 

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده

 

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده

 

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است

 

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است

 

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است

 

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است

 

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است

 

دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست

 

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند

 

دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست

 

دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است

 

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است

...دلم برای کسی تنگ است

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    قالب وبلاگ چطوره؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 52
  • بازدید کلی : 3,551